طی ۷۰ سال قبلی مضمون سوپراسپرت بسیار تکامل پیدا کرده و امروز تشخیص مرز در میان خودروهای اسپرت، سوپراسپرت و هایپراسپرت بسیار مشقت بار میباشد.
لوازم یدکی هایما مشهد
تعریفوتمجید سوپراسپرت غامضخیس از چیزی میباشد که فکرمیکنید. هرچند به نظریهٔ خیلیها این کلمه در سال ۱۹۶۷ برای لامبورگینی میورا خلاقیت شد و خبرنامهٔ شغل لایف نیز از این اصطلاح برای پونتیاک GTO سال ۱۹۶۵ بهره برد ولی سوپراسپرت اصلاحی بسیار کهنخیس میباشد و احتمالاً پیشینهٔ آن به دههٔ ۲۰ بازمیشود. آیا بنتلیهایی که در مسابقات ۲۴ ساعتهٔ لمان قهرمان شدند را با کلمهای غیر از سوپراسپرت میقدرت تعریف کرد؟ در صورتی یه خرده جلوتر برویم به دوسنبرگ SSJ میرسیم که در سال ۱۹۳۵ با پیشرانهٔ هشت سیلندر خطی فقط در دو دستگاه ساخته شد و به لطف دو کاربراتور، ۴۰۰ اسب بخار توان داشت. همینطور میقدرت به مرسدس بنز ۳۰۰ SL سال ۱۹۵۴ هم اشاره نمود که از لحاظ خیلیها اولی سوپراسپرت عالم به حساب میآید.
آیا ماسل شغل های دههٔ ۶۰ و ۷۰ هم سوپراسپرت بودند؟ از حیث فنی خیر اما دشوار میباشد که پلیموث همیکودا با ۴۲۵ اسب بخار اقتدار و گیربکس چهار سرعته خود کار را یک سوپراسپرت ندانیم. اولین تجسم ماسل فعالیت با الدزمبیل راکت ۸۸ در سال ۱۹۴۹ صورت گرفت. ایدهٔ مهم تشکیل داد این خودرو، ارائهٔ اقتدار بیشتری در خودرویی از پیشین جان دار بود ولی بجای اصلاح پیشرانه، موتور دیگری از خودرویی والاخیس تحت کاپوت الدزمبیل قرار گرفت. باایناکنون، این پونتیاک GTO بود که در سال ۱۹۶۴ اصطلاح ماسل فعالیت یا این که خودروی عضلانی را متداول کرد. این خودروها طبق تعبیر و تفسیر آمریکایی از پرفورمنس ساخته میشدند یعنی عجله تصاحب کردن سریع در خط بدون واسطه.
به همین عامل، ماسل امور با اینکه خودروهای بسیار دوستداشتنی و جذابی بودند ولی هیچگاه پرفورمنس جامعی نداشتند و اشخاصی که به عالی پیچیدن و عالی توقف کردن عشق و علاقه داشتند بایستی در جایی دیگر کاوش میکردند. ولی ایالات متحده کوروت را داشت اما این برندهای اروپایی مثل فراری، پورشه، آلفارومئو، جگوار و مازرتی بودند که به ارائهٔ پرفورمنس همگیجانبه توجهی دورازشوخی داشتند و خودروهای اسپرت خوب ساختند. بعد در سال ۱۹۶۶ نیز لامبورگینی میورا معرفی شد که یکیاز مدعیان تیتر اولین سوپراسپرت دنیا میباشد.
البته آیا از حیث پرفورمنس، میورا در قیاس با خودروهای همزمانٔ خویش قدم بزرگی به سمت جلو برداشته بود؟ یکجورهایی آری. پیشرانهٔ ۳.۹ لیتری V12 لامبورگینی ۳۴۵ اسب بخار اقتدار ساخت و ساز میکرد درحالیکه فراری ۲۷۵/۴ از پیشرانهٔ ۳.۳ لیتری V12 کلمبو ۳۰۰ اسب بخار توان خارج کشیده بود و موتور ۴.۷ لیتری V8 مازراتی گیبلی هم ۳۰۶ اسب بخار اقتدار داشت؛ به این ترتیب، بدونشک میورا اقتدار بیشتری داشت ولی دیگر برندهای ایتالیایی از یکسری دهه علم موتوراسپرت فایدهمند بودند؛ به این ترتیب، در پیست یا این که جادههای پیچدرپیچ، فراری و مازراتی رانندگی بهتری داشتند و به همین برهان، هیچکس پندار نمیکرد عموم یک خودروی ایتالیایی دیگر را سوپراسپرت خطاب نمایند.
باایندرحال حاضر، از لحاظ ما نباید میورا را بهتیتر اولی سوپراسپرت دنیا در لحاظ گرفت و این تیتر بایستی به جانشین آن یعنی کانتاش وابستگی بگیرد. این خودرو تازمانیکه در سال ۱۹۹۰ از روی خط ساختوساز کنار رفت، به به عبارتی اندازهٔ مثالٔ نمایشی سال ۱۹۷۱ وحشی و چشمگیر به لحاظ می سید. کانتاش خودروی مهم پوستر اتاق علاقه ماشینها و رؤیای کودکی خیلیها بود. این خودرو آنقدر پیشرو بود که نیم قرن آن گاه، طرح کلی آن همچنان الگوی سوپراسپرتهای نو میباشد. خودرویی گوهای صورت با دو صندلی، نیروگاهی قادر پشت رمز راننده، درهایی که به صورت غیرمتعارف گشوده می گردند و ارزش بسیار بالا.
- ۰ ۰
- ۰ نظر